گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد بیست و یکم
بخش اول: سوره ي جمعه




اول
کلیات
در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل شده و داراي 11 آیه، 180 کلمه و 720 حرف است. « جُمُعه » کلیات: سورهي
صفحه 12 از 134
و شست و دومین سوره در (« تغابن » و قبل از سورهي « تحریم » سورهي جمُعُه صد و هشتمین سوره در ترتیب نزول (بعد از سورهي
است که از آیهي نهم این سوره گرفته شده و اهمیت و عظمت نماز جمعه « جُمُعه » چینش کنونی قرآن کریم است. تنها نام این سوره
را بیان میکند.
فضیلت
و در نماز « اعلی » و « جمعه » بر شیعیان لازم است که در شب جمعه، سورهي » : فضیلت: از امام صادق علیه السلام حکایت شده که
را قرائت کنند و این عمل پیامبر صلی الله علیه و آله بود و ثواب و پاداش آن بر خداست « منافقین » و « جمعه » ظهر (جمعه)، سورهي
البته روشن است که این ثوابها براي کسانی است که این سوره را بخوانند و در آن تدبّر و تفکر کنند و به «. که بهشت عنایت کند
محتواي آن عمل نمایند. ویژگی: در این سوره فرمان نماز جمعه براي مسلمانان صادر شده است. تفسیر قرآن مهر جلد بیست و
یکم، ص: 26 اهداف: هدفهاي اساسی این سوره عبارتاند از: 1. بیان اهداف بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله؛ 2. بیان
دستور نماز جمعه و ایجاد سازمان سیاسی، اجتماعی، عبادي و آگاهیبخشی براي مسلمانان.
ویژگی
ویژگی: در این سوره فرمان نماز جمعه براي مسلمانان صادر شده است. ص: 26
اهداف
اهداف: محوريترین هدف این سوره تبیین مسئلهي معاد است.
مطالب
2. بیان ؛( مطالب: مهمترین مطالب این سوره عبارتاند از: الف) عقاید: 1. تسبیح عمومی موجودات و توصیف خدا (در آیهي 1
هدف بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از نظر تعلیم و تربیت (در آیهي 2). ب) اخلاق: 1. طرح بحث تزکیهي نفس به عنوان
2. سرزنش کسانی که کتابهاي آسمانی را میخوانند ولی بدان عمل ؛( هدف پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیهي 2
11 ). د) - نمیکنند (در آیهي 5). ج) احکام: دستور مهم نماز جمعه و تعطیل کار و کسب براي شرکت در نماز جمعه (در آیات 9
داستان: اشارهاي به قوم یهود که به تورات عمل نمیکنند (در آیات 5 و 6). ه) مطالب فرعی: 1. هشدار در مورد مثال بد کسانی که
3. اشاره ؛( 2. بیان قانون عمومی مرگ که دریچهاي به عالم بقاست (در آیهي 8 ؛( به کتابهاي آسمانی عمل نمیکنند (در آیهي 5
به امّی و بی سواد بودن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله (در آیهي 2). *** ص: 27
دوم
دوم: محتواي سورهي جمعه قرآن کریم در آیهي اول سورهي جمعه با اشاره به چهار نام و صفت نیکوي الهی، به تسبیحگویی
آنچه در « موجودات براي او اشاره میکند و میفرماید: 1. یُسَ بِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ
آسمانها و آنچه در زمین است تسبیح میگویند براي خدا که فرمانروا، کاملًا پاك (از هر عیب و نقص و) شکستناپذیرِ فرزانه
است. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از تسبیح همهي موجودات، آسمانها و زمین چیست؟ در این مورد ذیل آیهي اول سورهي
و مقصود از مالکیت خدا و «1» شامل قدرت و سرپرستی، یعنی حکومت و مالکیت می شود « ملک » حدید توضیح دادیم. 2. واژهي
صفحه 13 از 134
حکومت او بر جهان، مالکیت و حکومت اعتباري و قراردادي نیست بلکه مالکیت و حکومت او حقیقی و تکوینی است؛ یعنی خدا
. بر همه چیز احاطه دارد و همه چیز را خلق کرده است، پس حقیقتاً مالک و حاکم بر همه چیز است و همه تحت فرمان او هستند. 3
در اصل به معناي منع چیزي براي اصلاح آن، و حکمت به معناي رسیدن به حق با علم و عقل است و مقصود از حکیم « حکیم »
هر دو به معناي قدرتاند، اما « قدیر » و « عزیز » بودن خدا آن است که موجودات را میشناسد و آنها را استوار میآفریند. 4. واژههاي
به ایجاد اسباب و وسایل اعمال قدرت نظر دارد. تفسیر قرآن « قدیر » بیشتر به شکستناپذیري و در هم شکستن مخالفان، و « عزّت »
مهر جلد بیست و یکم، ص: 28 آموزهها و پیامها: 1. همهي موجودات جهان تسبیح حق را زمزمه میکنند (شما نیز تسبیح او
بگویید). 2. مالکیت خدا همراه پاکی و قدرتش همراه حکمت است (شما نیز اینگونه باشید). *** قرآن کریم در آیات دوم تا
چهارم سورهي جمعه به اهداف انگیزش پیامبر اسلام و رسالت او براي آیندگان و بخشش الهی در این مورد اشاره میکند و
4. هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَبَ وَالْحِکْمَ ۀَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی - میفرماید: 2
ضَلَالٍ مُبِینٍ* وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ* ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ او کسی است
که در میان درسناخواندگان فرستادهاي از خودشان برانگیخت؛ که آیاتش را بر آنان میخواند [و پیروي میکند] و رشدشان
میدهد [و پاکشان میگرداند] و کتاب [خدا] و فرزانگی به آنان میآموزد؛ درحالی که قطعاً، از پیش در گمراهی آشکاري
بودند.* و (نیز پیامبر را برانگیخت برگروهی) دیگر از آنان که هنوز به آنان نپیوستهاند؛ و او شکستناپذیرِ فرزانه است.* این
« امیین » . بخشش خداست؛ آن را به هرکه بخواهد (و شایسته بداند)، میدهد؛ و خدا داراي بخشش بزرگ است. نکتهها و اشارهها: 1
یعنی پیامبر اسلام از میان مردمانی «1» ؛ به معناي کسی است که در دامان مادرش رشد یافته و درس ناخوانده است ،« امّی » جمع
ص: 29 درس ناخوانده بود و این، عظمت او و اعجاز قرآن را نشان میدهد؛ فردي درس
ناخوانده نمیتواند کتابی پرمحتوا با قوانین عالی همچون قرآن بیاورد. 2. این آیه به اهداف انگیزش پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره
«1» ؛( شده است که عبارتاند از: الف) تلاوت آیات الهی، یعنی خواندن و پیروي کردن از آیات الهی (یعنی الگودادن به جامعه
ب) تزکیه، یعنی پاك کردن و رشد دادن افراد جامعه؛ پاك کردن افراد از آلودگیهاي اخلاقی و روحی که زمینهساز رشد گل
وجود آنان است؛ ج) آموزش کتاب قرآن که دستورات اساسی دین در آن است؛ د) آموزش حکمت، یعنی آشناکردن مردم با
در اصل به معناي منع کردن به قصد اصلاح است؛ بنابراین حکمت اشاره به اسرار و « حکمت » سنّت یا دلایل عقلی. 3. واژهي
فلسفهي احکام کلی اسلام یا دلایل عقلی است که پیامبر صلی الله علیه و آله در سنت خود ما را با آنها آشنا میسازد. 4. در این
آیات دو صفت براي مردم پیش از اسلام بیان شده است: الف) صفت ناخواندگی که در میان عربهاي قبل از اسلام تعداد اندکی
(حدود 17 نفر) با سواد بودند. ب) گمراهی آشکار؛ در آن عصر بت هایی را به دست خود میساختند و میپرستیدند یا دختران را
زنده به گور میکردند و به دنبال خرافات وموهومات بودند؛ از اینرو گمراهی آنان بر هر کسی آشکار بود، ولی اسلام آنان را از
گمراهی نجات داد و نور علم و تمدن را براي آنان به ارمغان آورد. 5. در این آیات به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله در میان
مردم زمان خود و آیندگان اشاره شده است؛ آیندگانی از عرب و عجم که از تعالیم اسلام سیراب میشوند. در حدیثی آمده است
که پس از تلاوت آیهي فوق، از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیدند: اینها چه کسانیاند؟ حضرت دست بر شانهي سلمان گذاشتند
و فرمودند: اگر ایمان ص: 30 در (ستاره) ثریا، باشد مردانی از این گروه (ایرانیان) به آن دست
6. نبوّت فضیلت و نعمتی است که خدا بر هر کس که شایسته ببیند و صلاح بداند میدهد و نبوّت و تعالیم پیامبر اسلام «1» . مییابند
خدا به » 7. این که میفرماید «2» . صلی الله علیه و آله بخشش الهی به مردم مسلمان است و فضیلتی براي آنان به شمار میآید
بدان معنا نیست که ارادهي خدا بدون دلیل است، بلکه ارادهي او تابع حکمت و ،« هرکس میخواهد مقام نبوّت را میدهد
مصلحتسنجی اوست. آموزهها و پیامها: 1. اگر خدا بخواهد، (با تعلیمات خاص) از فردي درسناخوانده، رهبري شایسته میسازد.
صفحه 14 از 134
2. رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله محدود به مردم عصر خویش نبود بلکه براي آیندگان نیز هست. 3. آموزش و پرورش از
اهداف نبوّت است. 4. تدریس از تهذیب جدا نیست. 5. کتاب را با حکمت به دیگران بیاموزید و وحی را با خردورزي همراه کنید.
6. رهبران الهی آیات خدا را بر مردم بخوانند و پیروي کنند (تا الگوي عملی آنان شوند). 7. تعلیم و تزکیه انسان را از گمراهی
آشکار نجات میدهد. 8. نبوت بخششی الهی است که (براساس حکمت) به هرکس بخواهد میدهد (نه به دلخواه مردم). ***
ص: 31 قرآن کریم در آیهي پنجم سورهي جمعه با مثالی سرزنشآمیز سرنوشت عالمان یهود و
دانشمندان بدون عمل را به تصویر میکشد و میفرماید: 5. مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ
مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَ ذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا یَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ مثال کسانی که تورات برآنان نهاده شده (و به آن مکلّف شدهاند)،
سپس آن را حمل نکردهاند (و به کار نبستهاند)، همانند مثال الاغی است که کتابهایی حمل میکند. بد است مثال گروهی که
آیات خدا را دروغ انگاشتند؛ و خدا گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند. نکتهها و اشارهها: 1. در برخی روایات آمده است که
یهود میگفتند: اگر محمد به رسالت برانگیخته شده است، رسالتش شامل حال ما نمیشود؛ این آیه به آنها گوشزد کرد که اگر
کتاب آسمانی تورات را میخواندید و بدان عمل میکردید، این سخن را نمیگفتید؛ چون در تورات بشارت ظهور پیامبر اسلام
ولی شما آن آیات را تکذیب کردید. 2. در این آیه مثالی سرزنش آمیز در مورد یهودیان بیان «1» ، صلی الله علیه و آله آمده است
شده است. آنان با آن که تورات را در اختیار داشتند به نام آن قناعت کردند و از محتوا و برنامههاي تورات بهرهمند نشدند؛ از این
رو به الاغی تشبیه شدند که کتاب هایی بردوش میکشد اما از محتواي آنها استفاده نمیکند. علم، چون بر دل زند یاري شود علم،
چون بر تن زند، باري شود (مولوي) 3. این آیه هشداري است به همهي دانشمندان بدون عمل که مواظب باشند همانند قوم یهود
نشوند؛ یعنی حال که از نعمت پیامبر اسلام و قرآن و ص: 32 علوم مختلف بهرهمند شدهاند و
مسئولیت علم را به دوش دارند از برکات قرآن و علوم خود بهره گیرند و بدانها عمل کنند تا سعادتمند شوند ولی اگر تنها قرآن را
در خانه نگهداري کنند و از محتواي آن در زندگی فردي و اجتماعی بهره نبرند و یا به علوم خود عمل نکنند، همانند الاغی هستند
که کتابی چند بردوش دارند. 4. در برخی احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده که هر کس علمش افزون شود ولی
و در حدیث دیگري از امام علی علیه السلام روایت «1» . هدایتش افزون نگردد، این علم جز دوري از خدا، براي او حاصلی ندارد
سعدي خوش سخن میگوید: دو کس رنج بیهوده بردند و سعی «2» . شده که انسان عالِم نمیشود تا این که به علم خود عمل کند
بیفایده کردند، یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد. علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو
نیست نادانی نه محقق بود نه دانشمند چارپایانی بَرو کتابی چند 6. آیا مثال زدن عالم بدون عمل و انسانها به الاغ نوعی توهین به
این حیوان نیست، آیا صحیح است که الاغ را به خاطر نداشتن چیزي که خدا به او نداده است (یعنی فهم و درك) سرزنش کنیم؟
هر موجودي در سلسلهي موجودات جهان مقام و مرتبهاي دارد که در جایگاه خود نیکوست. انسان در مرتبهي انسانیت و الاغ در
مرتبهي خود داراي استعدادها و تکالیف خاص خود هستند که تکالیف بیشتر از آنها خواسته نمیشود و اگر به وظایف خود عمل
کنند و از استعدادهاي خود به طور شایسته بهره ببرند سرزنش نمیشوند. ص: 33 ولی اگر
موجودي مثلِ انسان از استعدادهاي خود استفادهي شایسته نکند یا به تکالیف خود عمل نکند و به مرتبهي پایینتر وجودي مثل
مرتبهي حیوانات نزول کند، سرزنش میشود. پس سرزنش در مثال الاغ براي انسان است که از مرتبهي خود تنزل کرده است و
سرزنشی متوجه الاغ نخواهد بود و توهینی به او نیست. به عبارت دیگر الاغ بودن امري ذاتی براي اوست که براي الاغ بد نیست اما
اگر انسانی الاغ شود مستحق سرزنش است. 7. یهودیان، پیامبران و آیات الهی را که با هواي نفس آنان سازگار نبود تکذیب
همان طور که پیامبر اسلام و آیاتی از تورات را که مژدهي آمدن او را میداد تکذیب کردند؛ آنان با عمل نکردن به «1» . میکردند
دانش خود و تورات و تکذیب آیات الهی ستمکار شدند. آنان هم به خود ستم کردند و مانع سعادت خویش شدند و هم به مردم
صفحه 15 از 134
ستم کردند و راه حق را مشتبه کردند و برخی افراد را به دنبال خود به گمراهی کشیدند. 8. این یک قانون کلی است که کسانی که
به خود و دیگران ستم کنند و زمینههاي هدایت را از بین ببرند، نمیتوانند از نور هدایت الهی استفاده کنند و سعادتمند شوند.
آموزهها و پیامها: 1. عالمان بدون عمل همچون الاغ بارکشِ کتاب هستند. 2. هرکس از نور وحی بهرهمند نشود، به مرحلهي
حیوانی سقوط میکند. 3. عدم توجه به محتواي کتاب آسمانی و تکذیب آیات آن ستم به خود و دیگران است. 4. ستمکاري مانع
هدایت انسان است. 5. نسبت به وحی عملگرا باشید. *** ص: 34 قرآن کریم درآیات ششم تا
هشتم سورهي جمعه به رابطهي محبت خدا و اعمال انسان با مرگخواهی و برخورد یهودیان با مرگ و حتمی بودن آن اشاره
8. قُل یَا أَیُّهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن کُنتُمْ صَ ادِقِینَ* وَلَا - میکند و میفرماید: 6
یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ* قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ
اي کسانی که به (آیین) یهود گرویدید! اگر میپندارید که شما دوستان خدایید نه سایر مردم، پس » : فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ بگو
و [لی آنان به سبب دستاورد پیشینشان، هرگز آن [مرگ را آرزو نخواهند کرد؛ و خدا *«. اگر راست میگویید، آرزوي مرگ کنید
در واقع، مرگی که از آن فرار میکنید، پس آن حتماً شما را ملاقات میکند؛ سپس به سوي » : به [حال ستمگران داناست.* بگو
نکتهها و اشارهها: 1. یهودیان خود را «. داناي نهان و آشکار باز گردانده میشوید؛ و شما را از آنچه انجام میدادید با خبر میسازد
قرآن به خاطر این بلند پروازي بدون دلیل آنان را میآزماید و به آنها میگوید: اگر راست میگویید و «1» . دوستان خدا میدانستند
خدا را دوست دارید تمنّاي مرگ کنید. اما آنان در خواست مرگ نمیکنند و روشن میشود که ادعاي آنان در مورد دوستی با
خدا دروغ است. 2. مرگ دروازهاي براي عبور به رستاخیز است که روز ملاقات خداست و اگر کسی خدا را دوست داشته باشد،
مشتاق ملاقات خداست و از مرگ نمیهراسد بلکه آن را در آغوش میفشارد. 3. در این آیات به عوامل ترس یهودیان از مرگ
اشاره شده است که عبارتاند از: ص: 35 الف) آنان به خاطر اعمال ستمکارانهي خود از مرگ
میهراسند چرا که میدانند با مرگ عذاب آنها آغاز میشود. ب) آنان دوستان واقعی خدا نیستند و از این رو اشتیاقی به مرگ و
ملاقات با خدا ندارند. 4. ترس از مرگ عوامل دیگري نیزدارد که عبارتاند از: الف) ترس از نابودي و فنا که به خاطر عدم ایمان
به آخرت پدید میآید؛ ب) دلبستگی به دنیا که مرگ موجب جدایی آن از انسان میشود؛ ج) کمی اعمال نیک در نامهي اعمال
انسان. معادباوران که دل به دنیا نبستهاند و سراسر زندگی و اعمالشان نیکی است، با مرگ مأنوس میشوند و هنگام مرگ، هم
چون علی علیه السلام میگویند: به خداي کعبه رستگار شدم. 5. در حدیثی آمده است که شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و
چیزي از آن را پیش از » : گفت: آري. حضرت فرمود «؟ آیا ثروتی داري » : آله عرض کرد: چرا من از مرگ میترسم؟ حضرت فرمود
و شخصی همین پرسش را از ابوذر «1» «. به همین دلیل مرگ را دوست نداري » : گفت: نه. فرمود «؟ خود (براي آخرت) فرستادهاي
پرسید و او گفت: به خاطر آن که شما دنیایتان را آباد و آخرتتان را ویران کردهاید، دوست ندارید از نقطهي آباد به نقطهي ویران
6. محجوبان از مرگ متنفرند، و گرنه فطرت عاشق جهان ابدي است: امام خمینی رحمه الله در مورد ترس از مرگ «2» . بروید
مینویسند: عمدهي تنفّر از موت از باب این است که در قلب محجوبین، ایمان به عوالم بعد الموت و حیات و بقاي ابدي وارد نشده
و موت را فنا گمان میکنند و چون فطرت از فنا منزجر و متنفّر است و ص: 36 به بقا عاشق
است، تنفّر از موت در محجوبان پیدا شده با آن که فطرت اصلیه که عاشق بقاي ابدي است، همین عشق پیوستگی به معاد و عالم
بعد الموت است؛ زیرا که حیات دنیاوي ممکن نیست ابدي باشد و چون زایل است فطرت از آن متنفر است و نشئهي ثانیهي غیبیه
7. مقصود از ستمکاري یهود، تمام اعمال نارواي «1» . [حالت دوم که پنهان است: آخرت که نشئهي باقیه است، معشوق فطرت است
آنها در طول تاریخ، همچون کشتن پیامبران الهی، نسبتهاي ناروا به آنان وغصب حقوق و آزار مردم است که برخی از این اعمال
در عصر کنونی هم ادامه دارد و ما نمونههاي آن را در فلسطین میبینیم. 8. در این آیات بیان شده که قانونِ مرگ حتمی است و
صفحه 16 از 134
یهودیان که از مرگ میگریزند، روزي با آن ملاقات میکنند و به سوي خدا میروند خدایی که از همهي اعمال و ستمهاي آنان
آگاه است و در رستاخیز همه را افشا و به حساب آنها رسیدگی میکند و کیفر آنان را میدهد. آموزهها و پیامها: 1. یهودیان
مرگگریزند. 2. یهودیان دوست خدا نیستند بلکه ستمکارند. 3. ادعاي دوستی با خدا را با مرگدوستی بیازمایید. 4. کردار بد
انسان عامل مرگگریزي است. 5. مرگ حتمی است (پس مراقب باشید و آماده شوید). 6. خداي آگاه در رستاخیز از اعمال شما
خبر میدهد (و بدانها رسیدگی میکند). *** ص: 37 قرآن کریم درآیات نهم و دهم سورهي
جمعه فرمان نماز جمعه و لوازم و اهمیت آن را بیان میکند و میفرماید: 9 و 10 . یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَۀِ
فَاسْعَوْا إِلَی ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ* فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا
اللَّهَ کَثِیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ اي کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که براي نماز در روز جمعه ندا داده شود، پس به سوي یاد خدا
بکوشید و معامله را رها کنید، که این براي شما بهتر است، اگر بدانید!* و هنگامی که نماز پایان یافت، پس در زمین پراکنده شوید
و از بخشش خدا بجویید و خدا را فراوان یاد کنید، باشد که شما رستگار (و پیروز) شوید. نکتهها و اشارهها: 1. در اسلام به سه نوع
اجتماع اهمیت داده میشود: الف) اجتماع روزانه براي نماز جماعت؛ ب) اجتماع هفتگی براي نماز جمعه؛ ج) اجتماع سالیانه در
مراسم حج؛ در این آیات به اجتماع شکوهمند و مهم نماز جمعه اشاره شده است. 2. نخستین اجتماع مسلمانان در روز جمعه
هنگامی بود که مسلمانان قبل از ورود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به مدینه احساس کردند که نیاز به اجتماع ودعا در روز
خاصی دارند، همان طور که یهودیان در روز شنبه و مسیحیان در روز یکشنبه جمع میشوند. مسلمانان نیز روز قبل از آن به سراغ
رفتند و با او نماز جماعت خواندند و وي مردم را اندرز داد و آنان که حدود چهل نفر بودند، با همدیگر غذا « اسعد بن زراره »
خوردند و این روز را روز جمعه نامیدند؛ چون روز اجتماع مسلمانان بود. وقتی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به مدینه آمدند،
رسیدند و در آن جا اولین مراسم نماز تفسیر قرآن مهر جلد بیست « بنی سالم » به مدینه بهمحلهي « قُبا » روز جمعهاي، در مسیر خود از
و یکم، ص: 38 جمعهي رسمی اسلام برگزار شد و پیامبر صلی الله علیه و آله در این روز اولین خطبه و سخنرانی خود را بیان
از نداء به معناي بانگ زدن و در این جا مقصود اذان گفتن براي نماز جمعه است؛ یعنی هنگامی که اذان نماز « نُودي » .3 «1» . کردند
جمعه گفته میشود، مردم موظفاند که کار و کسب خود را رها کنند و به سوي نماز جمعه بشتابند. 4. نماز جمعه دو رکعت مثل
نماز صبح است اما دو قنوت دارد: در رکعت اول، قبل از رکوع و در رکعت دوم، بعد از رکوع، و نیز دو خطبه دارد که قبل از
نمازخوانده میشود و به جاي دو رکعت اولِ نماز به شمار میآید؛ چون نماز جمعه جاي گزین نماز ظهر جمعه است. بنابراین ذکر
خدا که در آیه آمده است، شامل نماز جمعه وخطبههاي قبل از آن میشود و حضور براي هردوقسمت لازم است، چون در هر دو
قسمت ذکر خدا میشود. 5. نماز جمعه با حداقل پنج مرد تشکیل میشود و برزنان، مسافران و پیرمردان واجب نیست، ولی حضور
آنها در نماز جمعه مانعی ندارد و خطیب نماز جمعه شایسته است بر شمشیر یا کمان یا عصا تکیه دهد و با صداي بلند و ایستاده
خطبهها را بخواند. در خطبهي اول حمد خدا میگوید و درود بر پیامبر صلی الله علیه و آله میفرستد و سفارش به تقوا میکند و
یک سورهي کوچک قرآن را میخواند و در خطبهي دوم بعد از درود به پیامبر صلی الله علیه و آله براي ائمهي مسلمین دعا و براي
مؤمنان استغفار میکند و شایسته است در خطبهها مسائل مهم سیاسی و اجتماعیِ مسلمانان بیان شود و مردم را از توطئهي دشمنان
اما براي نماز جمعه در آیه «3» ، 6. در احادیث، در مورد نمازهاي روزانه سفارش شده که با آرامش حرکت کنید «2» . آگاه سازند
که با تلاش و شتابان ص: 39 بروید، تا به خطبهها و نماز برسید و این اهمیت «4» سفارش شده
نماز جمعه را نشان میدهد. 7. در این آیات بیان شده که اگر مردم آگاه باشند، متوجه میشوند که نماز جمعه از داد و ستد براي
آنان بهتر است؛ نماز جمعه فواید معنوي، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی زیادي دارد که با سود معاملات شخصی قابل مقایسه نیست.
نماز جمعه موجب همبستگی مسلمانان میشود، به طوري که دشمنان را به وحشت میافکند؛ موجب نشاط معنوي و تجدید حیات
صفحه 17 از 134
معنوي مردم میشود؛ آگاهی بخش است و مردم را از معارف اسلامی و وقایع سیاسی و اجتماعی آگاه میسازد و نیز در نماز جمعه
مشکلات جامعه مطرح میشود و همکاري مردم براي حلّ آنها جلب میشود. با خدا کن تجارت اي خواجه که کسی را خدا زیان
نکند 8. در این آیات بیان شده که پس از نماز جمعه به دنبال فضل الهی بروید، که شامل مصادیق مختلف همچون کسب وکار،
تحصیل علم، عیادت بیماران و زیارت مؤمنان میشود. و در حدیثی آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از نماز جمعه سري
9. یکی از آداب پس از نماز جمعه یاد خدا و «2» . البته این کار بعد از نماز جمعه جایز است و واجب نیست «1» . به بازار میزدند
ذکر زیاد است که از مصادیق آن توجه به خدا در هنگام معاملات و عدم انحراف از حق و عدالت و تفکر است؛ چراکه ذکر بدون
فکر لقلقهي زبان است. 10 . تکرار ذکر و یاد خدا باعث رسوخ آن در جان انسان میشود و غلفت از میان میرود وانسان در مسیر
ترك گناه و رستگاري قرار ص: 40 میگیرد؛ از این روست که در پایان آیه یادآور شد که این
ذکر و یاد خدا زمینهساز رستگاري شماست. قرآن کریم برآن است که نمازگزاران جمعه را با یاد خدا تربیت کند، به طوري که
شرکت کنندگان در نماز جمعه، با ویژگی به یاد خدا بودن و به دنبال فضل او رفتن شناخته شوند. 11 . ذکر خدا، فتح باب ملکوت:
امام خمینی رحمه الله در این مورد مینویسند: اي عزیز! قلب را به آداب عبودیت مأنوس کن و به ذائقهي روح، حلاوت ذکر خدا را
بچشان و این لطیفهي الهیه در ابتداي امر به شدت تذکر و انس به ذکر حق حاصل شود، ولی در ذکر، قلب مرده نباشد و غفلت بر
آن مستولی نشود و چون با تذکر، قلب را مأنوس نمودي، کم کم عنایات ازلیّه شامل حالت گردد و فتح ابواب ملکوت بر قلبت
12 . انتشار مردم در زمین پس از نماز جمعه، موجب میشود که اخبار سیاسی و اجتماعی و نشاط معنوي و روحیهي تقوا «1» . گردد
که از طریق خطبهها به نمازگزاران منتقل شده بود در مناطق دیگر گسترش یابد و مردمی که موفق به نماز جمعه نشدند ازاین
مطالب آگاه شوند وسود ببرند. آموزهها و پیامها: 1. به نماز جمعه اهمیت بدهید. 2. مراسم عبادي- سیاسی جمعه، از دادوستد براي
شما سود بیشتري دارد. 3. هرگاه اذان نماز جمعه گفته شد کارهایتان را تعطیل کنید و به سوي مصلّی بشتابید. 4. آداب پس از
5. پیامهاي نماز جمعه را به نقاط نماز جمعه را فراموش نکنید، تا رستگار شوید. ص: 41
مختلف ببرید. 6. بعد از نماز جمعه، هنگام فضل و بخشش و برکت الهی است، پس به جستوجوي آن برآیید. 7. پس از نماز
جمعه بیشتر به یاد خدا باشید. 8. بعد از نماز جمعه حالات شما تفاوت پیدا میکند (و نمازگزار جمعه رنگ الهی میپذیرد). ***
قرآن کریم در آیهي یازدهم سورهي جمعه به مقایسهي ثواب الهی با سود تجارت و سرگرمی میپردازد و با اشاره به تنها گذاشتن
پیامبر صلی الله علیه و آله در هنگام نماز جمعه میفرماید: 11 . وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْواً انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوكَ قَائِماً قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ
مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ و هنگامی که داد و ستد یا سرگرمیاي را میبینند، به سوي آن پراکنده میشوند، درحالی
«. آنچه نزد خداست از سرگرمی و از داد وستد بهتر است؛ و خدا بهترین روزيدهندگان است » : که تو را ایستاده وامیگذارند؛ بگو
شأن نزول: حکایت شده که در روز جمعهاي وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله مشغول خطبهي نماز بود، کاروانی از شام وارد مدینه
شد و براي اعلام ورود آن طبل و آلات موسیقی نواختند و عدّهاي از مسلمانان نمازگزار خطبههاي پیامبر را رها کردند و به سوي
بازار شتافتند و دوازده مرد و یک زن در مسجد باقی ماندند. آیهي فوق بدین مناسبت فرود آمد و آن افراد را سرزنش کرد، و پیامبر
تفسیر قرآن مهر جلد بیست و «1» . صلی الله علیه و آله فرمود: اگر این گروه اندك هم میرفتند از آسمان بر آنان سنگ میبارید
یکم، ص: 42 نکتهها و اشارهها: 1. این آیه مردم را سرزنش میکند که چرا به خاطر تجارت و سرگرمی، نماز جمعه و پیامبر صلی
الله علیه و آله را رها کردید و به طرف بازار رفتید. هر چند این آیه در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله و نمازگزاران جمعهي ایشان
نازل شده است، اما مفهوم آیه شامل همهي موارد مشابه میشود. 2. مقصود از تجارت، همان کاروانی است که از شام به مدینه
آمده بود و منظور از سَ هْو، صداي طبل و آلات موسیقی است که براي اعلام ورود کاروان مینواختند و وسیلهاي براي سرگرمی
مردم و تبلیغ کالا نیز به شمار میآمد، همان گونه که در تبلیغات تجاري عصر ما از موسیقی استفاده میشود. البته مانعی ندارد که
صفحه 18 از 134
سهو و سرگرمی شامل موارد و مصادیق دیگر سرگرمی بشود که همزمان با نماز جمعه برگزار و مانع حضور مسلمانان در نماز
میشود. 3. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خطبههاي نماز جمعه را به صورت ایستاده میخواند؛ خطیبان نماز جمعه در عصر ما نیز
این سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله را ادامه میدهند. 4. آیات قبل و سرزنش ترك کنندگان نماز جمعه نشان دهندهي اهمیت نماز
جمعه است. در احادیث از امام باقر علیه السلام روایت شده که هرکس سه هفته بدون دلیل نماز جمعه را ترك کند، منافق است.
و نیز حکایت شده که شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد من بارها آمادهي سفر حج شدهام ولی «1»
توفیق نصیب من نشده است. ص: 43 حضرت فرمود: برتو باد به نماز جمعه که حجّ مستمندان
5. وجوب نماز جمعه تا محدودهي یک فرسخ (حدود پنج و نیم کیلومتر) را شامل میشود و در آن محدوده نمیتوان «1» . است
بیش از یک نماز جمعه به پاکرد و بقیهي افراد باید در همان یک نماز جمعه شرکت کنند تا اجتماع عظیمی به پا شود. البته نماز
جمعه در زمان حضور معصوم علیه السلام واجب عینی است اما در زمان غیبت (طبق فتواي بسیاري از فقها) واجب تخییري است؛
برخی مراجع احتیاط میکنند که در زمان تشکیل حکومت اسلامی از طرف «2» . یعنی میتوان نماز جمعه یا ظهر را به جا آورد
6. مقصود از «3» . نایب عام امام عصر علیه السلام، نصب امام جمعه از طرف او باشد و مسلمانان در نماز جمعه شرکت کنند
چیزهایی که نزدخداست و از سود تجارت بهتر است، همان ثواب و پاداش الهی و برکات حضور در نماز جمعه و شنیدن اندرزها و
. تربیت معنوي و اجتماعی انسان است. که سود همهي اینها نزد خداست که به نمازگزاران پاداش داده میشود. آموزهها و پیامها: 1
نماز جمعه را فداي تجارت و سرگرمی نکنید. 2. رهبر و امامت جمع را به بهانههاي سودجویانه تنها نگذارید. 3. سود الهی نماز
جمعه از سود تجارت شما بیشتر است (پس نماز را رها نکنید). 4. رزق خود را در ترك واجبات نجویید که خداي فرمان دهندهي
ص: 45 «4» . این واجبات بهترین روزي دهنده است
بخش